به گزارش چی 24 به نقل از مهر خانه: یکی از حوزههایی که زنان درگیری روزمره و پرشماری با آن دارند و اغلب مشکلات آنها در این حوزه مغفول میماند، حوزه سلامت زنان است. از بیتوجهی سیستم ارائه خدمات سلامت به ملاحظات جنسیتی، فرهنگی و شرعی، تا قوانینی که با توجه به آماده نبودن زیرساختهای اجرایی آن میتواند خود موجد مسائلی جدی در حوزه سلامت زنان باشد. با این مقدمه، تعدادی از زنان تجربهزیسته و نظرات خود در تعامل با سیستم سلامت کشور را در قالب یادداشتهایی کوتاه نوشتند که در ادامه میخوانید.
فریده طهماسبی
کارشناس زیستشناسی
زمانی که صحبت از حقوق زنان به میان میآید، حفظ کرامت انسانی زنان در مراکز درمانی و بیمارستانها، مطمئناً بخش عظیمی از حقوق اجتماعی زنان در جامعه را دربر میگیرد.
بیمارستانها و مراکز درمانی، از جمله مکانهایی هستند که اتفاقاً بخش زیادی از کارکنان آنها را زنان تشکیل میدهند. با این وجود، همین قشر وسیع، که پزشکان و پرستاران از جمله آنها هستند، رفتارهای ناشایست بسیاری در مواجهه با زنان بیمار و در حقیقت، همنوعان مراجع خود دارند. این در حالی است که بسیاری از زنان و مردان در جامعه در حال پیشرفت ما، داعیه مطالبه حقوق زن، آن هم مشابه کشورهای پیشرفته را دارند.
مطلب زیر جمعبندی مباحثی است که مستقیماً از طرف زنان تحصیلکردهای مطرح شده است که در بیمارستانها با رفتارهای ناشایست مواجه بودهاند و با وجود اعتراضات، شکایت آنها راه به جایی نبرده است.
تعاملات پزشکی و پرستاری با بیماران
بحثی که در راستای تعاملات پزشکی بیمارستانی وجود دارد و این روزها بیسار ملموس است، نوع برخورد پزشکان و پرستاران است.
یکی از مهمترین اصولی که پزشکان و پرستاران الزاماً باید در آن متبحر باشند، روانشناسی رفتار با بیمار و همراه اوست؛ بیمارانی که درد و ناتوانی بر آنها مستولی شده و همراهان آنها که به علت عدم اطلاع از نوع بیماری و چگونگی روند پیشرفت یا بهبود آن، در نگرانی و اضطراب بهسر میبرند.
در جزوه اخلاق در آموزش پزشکی از دکتر عظیم میرزازاده، از گروه بیماریهای داخلی بیمارستان امام خمینی(ره)، اینگونه آمده است:
اصول اخلاق در پزشکی
1. اصل احترام به حق انتخاب بیمار (autonomy)
2. اصل مفید بودن (Beneficence)
3. اصل مضر نبودن (non-maleficence)
4. اصل رعایت عدالت (justice).
در توضیح اصل اول آمده است:
هر انسان صاحب صلاحیتی حق دارد بدون قرارگرفتن تحت فشار، آزادانه و با در اختیارداشتن اطلاعات کافی در مورد اقداماتی که قرار است در مورد او صورت گیرد تصمیم بگیرد.
حال در نظر بگیرید، بیماری بدون داشتن ذرهای اطلاعات در مورد علت بستریشدن و یا علت بیماری سختی که با آن درگیر است، به بیمارستان مراجعه کرده و پرستار یا ویزیتوری که به علت فشار کاری و محق دانستن خود رفتار عجولانه دارد و صرف انجام یافتن مراحل اداری، فرمهایی را به امضای او میرساند و بدون هیچ توضیح و رفع اضطراب، او را به مرحله بعدی روانه میکند و در صورت درخواست راهنمایی بیشتر، با تصور اینکه بیمار به او دستور میدهد یا صحبت اضافی میکند، با او پرخاش میکند. در حالیکه آرامش بیمار و حالات روانی او رابطه تنگاتنگی با روند درمان و یا پیشرفت بیماری دارد و آنها حتماً در طول دوره آموزشی خود مطالبی در مورد بیماریهای روانتنی مطالعه کرده و شاید آن را صرفاً برای قبولی در امتحان خوانده و در مرحله عمل از عملکرد صحیح ناتوان و بیعلاقه به آن هستند.
بعضی از این قشر طوری با بیمار و همراه او رفتار میکنندکه گویی بیمار باید بابت عملکرد آنها قدردانی خاصی داشته و در صورت بروز اشتباه از طرف کادر پزشکی یا پرستاری، آنها را نادیده بگیرد.
بسیار دیده شده است، هنگامی که بیماری از سر اضطرار درخواست رسیدگی میکند، درصد بسیار نادری از کادر بیمارستانها با روی گشاده با بیمار و همراه او رفتار میکنند و در اغلب موارد، این بیمار است که سعی خواهد کرد با کلام خود خشم طرف مقابل را بابت درخواست - به اصطلاح نابهجای- خود فرونشاند. این درحالی است که این افراد در سوگندنامه پزشکی اینگونه قسم یاد میکنند: «اکنون که .... مسؤولیت خدمت به خلق را برعهده گرفتهام... (بخشی از ابتدای سوگندنامه پزشکی در ایران)» با این وجود روز به روز به رفتارهای برتریجویانه خود اضافه میکنند.
بسیاری از پزشکان دیگر حوصله سروکله زدن با بیمار، وقت گذاشتن برای توضیح دادن به بیمار و... را ندارند. حتی برخی بیماران گلایه دارند وقتی از پزشکشان میخواهند در مورد بیماریشان بیشتر توضیح دهد، با برخورد ناخوشایندی از سوی او مواجه میشوند. برخی پزشکان هم تخصصیبودن نوع بیماری یا مراحل درمان را بهانهای قرار میدهند تا از توضیح دادن به بیمار طفره بروند.
در مشاهداتی مشابه، در مراجعات نیمهشب به اتاق پرستاری، پرستار خوابآلوده که از بیدارشدنش بسیار شاکی است، با توهین و رفتار نامناسب با بیمار و یا مراجع او برخورد میکند؛ در حالیکه وظیفه قانونی او بیدار ماندن و سرزدن به بیمار است. زمانی که توجیه رفتار ناپسند او را جویا میشویم ابراز میکنند که آنها از شرایط بیمارشان اطلاع کافی دارند و نیازی به تذکرهای پی در پی و درخواستهای مکرر نیست.
با وجود صحت ادعای این افراد، باید متذکر شد، بسیاری از اشتباهات پزشکی و پرستاری که این روزها دامنه گستردهتری پیدا کرده است، نشانگر عدم دقت این افراد در انجام مسؤولیت تخصصی خود است؛ چه سوزنهای سرمی که پی در پی، به اشتباه، در پوست افراد میرود و باعث آماس میشود، و زمان شکایت، با فریاد ابراز میکنند که کارشان را درست انجام دادهاند. در صورتیکه اگر درست بود، این اتفاق نمیافتاد. مثال بسیار کوچک و پیش پا افتادهای که مطرح شد روزانه هزاران بار در حال رخ دادن است و معلول عدم وجود تواضع در پیکره کادر اداری و تخصصی مراکز درمانی است.
در حقیقت احساس میشود، در بین پزشکان و پرستارانی که مرحله استخدام و محکم شدن پایههای شغلی را طی کردهاند، موجی با عنوان «من محق هستم» راه افتاده است و آنها با تصور عالم بودن خود و نادان بودن مراجعان، هرگونه درخواست خارج از برنامه و یا سؤال را بیمورد دانسته و آرامش کاری و استراحت خود را برتر از آرام کردن و اخلاقمداری با بیماران میدانند. در صورتیکه در قسمتی از "اصل مضر نبودن" آموزههای اخلاق در پزشکی آمده است: «ما اجازه نداريم آگاهانه و عامدانه اقدامي انجام دهيم كه به بيمار ضرر بزند. اين ضرر شامل خسارات جسمي، رواني و مالي است».
این در حالی است که هر روزه پزشکان و پرستاران و کادر مربوطه بارفتار نسنجیده خود، اثرات نامطلوبی در روان زنانی میگذارند. چه بسا زنانی که در اثر این اتفاقات، از مراجعه به پزشک و رفع بیماری زنان و یا هر بیماری دیگر، سر باز میزنند و علت آن را خوشآیند نبودن بیمارستانها و آزار دیدن در مراحل درمان میدانند.
در جای دیگری از "اصل مضر نبودن" در اخلاق پزشکی آمده است: «مشاركت فراگيران در مراقبت از بيماران نبايد ضرري را متوجه ايشان نمايد». میتوان گفت عدم احترام به بیمار، در سلسله معاینات آموزشی در مراکز آموزشی درمانی، یکی از مصادیق ایجاد ضرر اجتماعی و آسیب شخصیتی است؛ در حالیکه در متن قانون ارائهشده از وزارت بهداشت به ریاست دانشگاه علوم پزشکی در سال 1388 چنین آمده است: «با توجه به اينكه سلامت جسمي، رواني، معنوي و اجتماعي از مهمترين ابعاد وجودي هر فرد بوده و تأمين آن بر اساس اصل ٢٩ قانون اساسي از مهمترين تعهدات حاكميت در جمهوري اسلامي ايران است...». با این وجود، ما روزانه با موارد بسیاری از شکایتها مواجه هستیم که حاکی از عدم احترام به شخصیت زنان در معاینات پزشکی، در مراحل زایمان و یا سقط جنین و امثال آن است؛ طوری که ممکن است مراجعان مورد توهین و کلمات ناپسند معاینهکنندگان قرار گیرند.
متأسفانه در تعدادی از این نوع شکایات شنیده میشود که افراد معاینهکننده با ناخنهای بلند، اقدام به معاینه واژینال کرده و در پس آن با فریاد بیمار، با تندی و رفتار غیرمؤدبانه پاسخ او را دادهاند. از موارد دیگرعدم حفظ کرامت زنان در بلوک زایمان، هماتاق بودن چندین زن با وجود امکان مشاهده نحوه معاینه ماما است؛ در حالیکه تنها با گذاشتن یک پاراوان حایل بین تختها بهراحتی میتوان این نگرانی را برطرف کرد.
مورد دیگری که بدون شک درصد بالایی از بیماران با آن موجه هستند، عدم دسترسی آسان بیمار به پزشک مراجع است؛ در صورتیکه در متن منشور حقوق بیماران آمده است: «بیمار حق دارد از دسترسی به پزشک معالج و دیگر اعضای اصلی گروه معالج در طول مدت بستری، انتقال و پس از ترخیص اطمینان حاصل کند».
رفتارهای نامطلوب در مراکز ناباروری نیز مثال دیگری از این ماجرای پردرد زنان است. بسیاری از این زنان اذعان دارند که در این مراکز بهگونهای با آنها رفتار میشود که گویی عامل نابارور بودن، خود افراد هستند و مورد آزار لفظی قرار میگیرند. در صورتیکه این مراکز باید پناه امن این دردمندان باشد.
اگر منصفانه به قضیه نگاه کنیم، بسیارند پزشکان و پرستارانی که رسیدگی و رفتار مهربانانه با بیمار و مراجعان را وظیفه خود میدانند و به آن عمل میکنند اما طیف وسیع همکاران آنها که در حق مراجعان خود جانب اخلاق را رعایت نمیکنند، شرح ماجرای زیبای رابطه محبانه بین بیمار و کادر بیمارستان را مختل میکند.
انتهای پیام/ 930610